پیام هیئت اجرایی کومهله به مناسبت سالگرد ٢٨ مرداد ١٣٥٨ و فرمان خمینی برای اشغال دوبارهی کردستان
۴۶ سال از فرمان خمینی برای حملهی سراسری نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با استفاده از نیروی زمینی، هوایی و حتی دریایی به کردستان میگذرد. این فرمان تنها دستور یک قدرت اشغالگر علیه یک ملت و با هدف بازاشغال کردستان نبود، بلکه همزمان حملهی تفکری سیاە و متحجر علیه سنگر آزادیخواهی و اندیشههای مترقی بود.
فرمانی که شونیسم فارس و نظریهپردازان حکومتی با تئوریزهکردن مفهوم جعلی ملت ایران راه را برای صدور آن و حمله به کردستان باز کرد، یورشی وحشیانه که دستگاههای تبلیغاتی حکومت آن را با دروغ و پروپاگاندا توجیه نمودند. تصمیمی که شمار زیادی از مردم بیخبر و ناآگاە در خارج از کردستان و همچنین بخشی از نیروهای تاریکاندیش و فرصتطلب وابسته به جمهوری اسلامی و خائن و وطن فروش در کردستان، از آن حمایت کردند و یورشی به دور از هر قانون و عرف جنگی بر مردم کردستان تحمیل شد.
در حالیکه در بسیاری از مناطق ایران تحت حاکمیت حکومت تازه تأسیس اسلامی بە رهبری خمینی، آزادیها سلب شدە و مردم یا سرکوب شدە و یا با اطاعت از حاکمان جدید بە قوانین عقبمانده و قرون وسطائی آنان گردن نهادە بودند، در شهرهای کردستان احزاب و جریانهای سیاسی گوناگون با گرایشهای متفاوت آزادانه فعالیت میکردند و مردم آزادانه به نشریات احزاب دسترسی داشتند و شوراهای مردمی در چند شهر ادارهی امور را به دست گرفته بودند. در همان مدت کوتاه پس از سقوط دیکتاتوری سلطنتی، شهر سنندج یکی از موفقترین نمونههای نادر از حاکمیت مردمی را تجربە کرد. مبارزان برابری انسانها و باورمندان به حقوق جنسیتی، جسورانە فریاد خود را به گوش مردم میرساندند و زنان در عرصهی سیاسی و اجتماعی نقشی فعال داشتند و از پیشگامان همهی عرصههای مبارزهی سیاسی و فرهنگی بودند.
جمهوری اسلامی که از همان آغاز قدرت، خیزش کردستان را مانعی بزرگ در برابر تثبیت حاکمیت خود میدید، بلافاصلە به شیوههای مختلف به سرکوب فعالان سیاسی و مردم کردستان دست زد. اما هنگامی کە فرستادگان حکومتی به کردستان، با موضع شفاف کومهله و نمایندگان مردم کرد و صدای دلیرانهی کاک صدیق کمانگر که از مقاومت مردم سخن میگفت، مواجه شدند، دریافتند که در برابر و در تقابل با این جنبش تنها ابزارشان اسلحه، اعدام پادگانی و یورش همهجانبه و اشغالگری است.
مردم کردستان و احزاب فعال آن دورە کە بهخوبی میدانستند که با ورود سپاە اشغالگر اسلامی، سرنوشتی مشابه دیگر مناطق تحت حاکمیت حکومت اسلامی برایشان رقم خواهد خورد و با سلب آزادیهای فردی و اجتماعیشان، دستاوردهائی کە با تلاش و مبارزە کسب کردە بودند از آنان پس گرفتە خواهد شد، سنگر مبارزە و مقاومت را برگزیدند.
پس از فرمان حملەی اشغالگرانەی رهبر جمهوری اسلامی، کومهله در بیانیهای تحت عنوان «خلق کرد در بوتهی آزمایش» مردم را به مقاومت فراخواند و بهعنوان سازماندهنده و پیشگام این مقاومت، خواستار دفاع همگانی از کردستان شد. دفاع مردمی از آزادی و حقوق خویش، بدون امکانات مادی و تنها با اتکا به اراده و باور به خود، برگ زرینی از تاریخ پرشکوه مبارزات شرق کردستان(ڕۆژهەڵات) است.
از آن زمان تاکنون تصاویر بیشماری از فداکاری و جانفشانی مردم و پیشمرگهها برای دفاع از آزادی و دستاوردهایشان در تاریخ ماندگار شده است.
نیروهای چپ و مترقی ملتهای دیگر نیز در آن روزگار با حمایت و پشتیبانی از جنبش کردستان در کنار کردستان ایستادند و جانهای بسیاری در این راه فدا شد. اما متأسفانه امروز حتی بخشی از نیروهای چپ حاضر نیستند از حمایت کامل و آشکار خود از جنبش کردستان را ابراز کنند و زیر فشار شونیسم ایرانی و تحت عناوینی چون دفاع از تمامیت ارضی و یکپارچگی سرزمینی، از دفاع از حقوق مردم کردستان سرباز میزنند و این شکاف تنها بە نفع جمهوری اسلامی است.
کردستان پس از سقوط رژیم سلطنتی ویژگیهای منحصر بهفرد خود را داشت؛ کردستانی که در آن کومەلە و کاک فواد مصطفی سلطانی معمار شیوەهای مدرن فعالیت مدنی و تودەای و رهبری و سازماندهی مردمی و حزبی بودند و سنتی نوین را بنیان گذاشتند. جنبش مریوان با پیشگامی کاک فواد نمونهی درخشانی از فعالیت مدنی و مقاومت جمعی بود که در تاریخ مبارزات کردستان ثبت شدە است. همزمان حضور ماموستا شیخ عزالدین حسینی بهعنوان روحانیای اصلاحطلب و مدافع تساهل دینی و پشتیبان همزیستی، جنبش کردستان را تقویت نمود. ماموستا در عین حال با صراحت و عمیقا از حق ملت کرد برای حاکمیت سیاسی در سرزمین خود دفاع میکرد و پیشرو در اندیشهی آزادیهای فردی و اجتماعی بود و آشکارا با سیاستهای ارتجاعی و تمامیتخواهانە و تحمیلی جمهوری اسلامی مخالفت مینمود.
مقاومت مردم کردستان در برابر یورش ۲۸ مرداد و تلاشهای اشغالگرانە و سرکوبگرانە بر پایهی همان تجربهی بایکوت رفراندوم جمهوری اسلامی، مقاومت خونین نوروز سنندج و مبارزهی مسلحانه در سنگرهای دیگر شهرهای کردستان شکل گرفتە بود. کشتارهای دستهجمعی قارنا و قلاتان، اعدام ۱۱ نفر در زندان دیزلآباد کرمانشاه، اعدامها در پاوه، پادگان مریوان، فرودگاه سنندج، پادگان سقز و دهها نمونهی دیگر از جنایتهای حکومت، مردم کردستان را در باور به ضرورت مقاومت استوارتر کرد. از همان روز روشن شد که حکومت اسلامی در کردستان جایگاهی ندارد و تنها با زور اسلحه میتواند خود را تحمیل کند.
۳۳ سال پس از تجربهی «جمهوری کردستان» خلق کرد در شرق کردستان، فرصت دیگری بە دست آوردە بودند کە بە حقوق خود دست یابند آرزوهایشان برای رهائی و آزادی را محقق سازند و این ارادەی مقاومت نیرومندی را شکل داد و رژیم اسلامی کە در کردستان پایگاهی نداشت با یورش نظامی، اعدام، کشتار دستهجمعی و سرکوب گسترده تلاش کرد تا مردم را وادار بە عقب نشینی و دست کشیدن از مطالباتشان سازد، اما ارادهی آزادیخواهانه و اندیشەهای مترقی مردم کردستان همچنان مشروعیت حاکمیت را بە رسمیت نشناختە و بە زانو در نیامدند.
امروز نیز حملات جمهوری اسلامی به کردستان و دستاوردهای جنبش کردستان در همهی عرصهها و بە اشکال مختلف ادامه دارد و شدیدترین فشارها و نارواترین تبعیضات از سرکوب نظامی گرفته تا فشارهای اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی در ٤٦ سال گذشتە ادامە داشتە است. با این حال کردستان با وجود همهی سختیها و فشارها ، پرتوانتر و گستردهتر در مسیر مبارزه پیش رفته است و امروزە بخش وسیعتری از کردستان در جنبش حق طلبانەاش دخیل است. مناطق جنوب شرقی کردستان کە حاکمیت تمامی توانش را برای جدا کردنشان از جنبش کردستان بە کار میبرد و احزاب سیاسی کردستان نیز نتوانستە بودند آنگونە کە میباید این بخشها را با جنبش کردستان مرتبط سازند، اکنون سالهاست کە از سنگرهای محکم، پیشرو و قابل اتکای مبارزات رهائی طلبانەی کردستان هستند. زنان، اقشار محروم، فعالان محیط زیست، و نیروهای آزادیخواه در سنگرهای گوناگون ایستادهاند. کردستان در چهار دههی اخیر به کانون جنبش «زن، زندگی، آزادی» تبدیل شد؛ جنبشی که تمامی مبانی فکری و سیاسی جمهوری اسلامی را به چالش کشید. انقلاب ژینا بار دیگر روح مبارزه، انقلابیگری و مقاومت مردم کردستان را زنده کرد و جایگاه زنان را دگرگون ساخت.
این انقلاب، نتیجهی دههها مقاومت مردم کردستان و پیامش اتحاد و همبستگی همهی مردم کردستان بود. مردم به صراحت اعلام کردند که کردستان متعلق به همهی کردستانیان است و باید در آن در آزادی و برابری زندگی کرد. انقلاب ژینا نشان داد که کردستان در برابر معامله و سازش بر سر منافع ملت کرد، سکوت نخواهد کرد. انقلاب ژینا در عین حاڵ مبارزە برای آزادی های فردی و اجتماعی و عدالت و برابری را نهادینە کردە است.
جنبش کردستان از ۲۸ مرداد تاکنون صفحات درخشانی از مقاومت مدنی، سیاسی، اجتماعی و فداکاری پیشمرگهها را ثبت کرده است. اما برای پیشرفت بیشتر این جنبش باید به نقاط ضعف آن نیز توجه کردە و با بررسی آنها بە دنبال راە حل و جبران و برون رفت از آنها باشیم. مهمترین آنها عبارتند از:
جنبش نتوانست همهی نیروی خود را یکپارچه کند و همهی جغرافیا و اقشار جامعهی کردستان را دربر گیرد.
احزاب و جریانهای سیاسی متفرق و گاه درگیر منافع خود بودند، به گفتوگوهای یکجانبه با حکومت دست زدند، که به زیان جنبش بود. این تفرقه و غفلت از اهمیت دیپلماسی، سبب شد صدای مبارزهی مردم کردستان کمتر به جهان برسد و در نتیجە نتواند حمایت جهانی را جلب کند احزاب کردستان بە جای همکاریهای داخلی در جستوجوی اتحادهای بە اصطلاح سراسری، از جملە تشکیل حزب کمونیست ایران توسط کومەلە و پیوستن حزب دمکرات بە شورای ملی مقاومت بودند کە هیچکدام از این اقدامات جنبش کردستان را تقویت نکرد.
جنگ داخلی کە شکاف بزرگی در جنبش کردستان بوجود آورد و موجب آسیب و خسارتهای فراوان و از دست دادن جمع کثیری از نیروهای ارزشمند و کنارە گیری بخش وسیعی از مبارزان گردید، زخم عمیقی بر پیکر جنبش کردستان بە جای گذاشت کە آثار آن هنوز هم محسوس است.
با نگاه به نقاط قوت و ضعف مبارزات نزدیک بە ٥ دهە در برابر جمهوری اسلامی و پس از نزدیک بە ٥ دهە اشغال و سرکوبگری حاکمیت اسلامی ایران و مقاومتها و مبارزات مردم کردستان، امروز کومهله زحمتکشان کردستان بهعنوان پیشرو و بازیگر اصلی این مبارزه، پیام روشن خود را چنین اعلام میدارد:
۱. حاکمیت بر سرزمین کردستان حق مردم کردستان است و هرگونه حاکمیتی که بیرون از اراده و خواست ملت کرد بر این سرزمین تحمیل شود، نامشروع و غیرقانونی است. اشغال کردستان سد راه حاکمیت، آزادی، برابری، عدالت اجتماعی و سعادت ملت کرد و کردستانیان است.
۲. کردستان رنگارنگ است و این تنوع باید بنیان قدرت و زیبایی جنبش باشد، نه عامل تفرقه و تشتت. مبارزات رهائی طلبانە و آزدیخواهانەی کردستان نیازمند تمامی توان و انرژی خود میباشد و اتحاد همهی نیروهای آزادیخواه با خواستها و گرایشهای مختلف، نیاز اساسی و شرط اصلی پیشرفت مبارزه است و امید بە موفقیت و پیروزی را بیشتر میکند. کومهله همواره مدافع چنین حمایت و همبستگی و همکاری بوده و در آخرین نمونە نیز با پیشنهاد پلاتفورمی مشخص آغازگر و آمادهی همکاری با همهی نیروهای سیاسی در امروز و فردای مبارزه بودە است.
۳. زنان نقشی محوری و ترقیخواهانەی ویژەای در این جنبش دارند و بخش بزرگی از نیروی مبارزه را تشکیل میدهند و باید نقش آنان در رهبری مبارزه درخور مبارزات و حضور چشمگیر و وسیعشان باشد و بیش از پیش تقویت شود. جنبش کردستان با برابریخواهی شناخته میشود و این برابری خواهی در فرم و مفهوم جنبش را چندین گام بە پیش بردە است. حضور و مشارکت فعالانەی زنان در مراکز و کانونهای تصمیم گیری و نمایندگی جنبش حق طلبانەی کردستان هم حق طبیعی آنان است و هم ضامن موفقیت جنبش.
۴. مبارزهی تاریخی کردستان و جنبش امروزی و ترقیخواهانەاش چهرهای انسانی و مدرن در انظار ملتهای دیگر ساکن در جغرافیای ایران و همچنین جهان یافته و در سطح ایران و جهان شناخته شده است. این اعتبار میتواند حامیان بینالمللی و ارگانها و جریانهای دمکراتیک و مترقی بسیاری را جذب کند، به شرط آنکه با دیپلماسی واحد و همکاری مشترک احزاب و فعالان کردستان همراه باشد.
۵. برای یکپارچهکردن نیروها و بهرهگیری کامل از توان جنبش علیە اشغالگران و ستمکاران حاکم، نیاز به نهاد و مرجعی است که نمایندگی مردم و احزاب کردستان را برعهده گیرد، مبارزهی داخلی را سازمان دهد و در سطح بینالمللی صدای کردستان را به گوش جهانیان برساند.
۶. جنبشهای مدنی و اجتماعی کردستان نمایندهی گرایشها و حقوق گوناگوناند و در راه دستیابی به این حقوق و سامانبخشی به مطالبات تلاش میورزند. موجودیت و گسترش این جنبشها تأثیری ژرف بر آیندهی کردستان خواهد داشت و در بنیانگذاری نظامی پیشرفته، متوازن و ساماندهندهی جامعهای دموکراتیک و معاصر یاریرسان خواهد بود. این جنبشها باید پشتیبانی شوند، توانمند گردند و کوشش شود تا در سطح منطقهای و بینالمللی حمایت و همراهی برایشان فراهم گردد، تا از این رهگذر سیمای راستین کردستانی متکثر، پویا و پیشرو به نمایش درآید. در عین حال، این جنبشها نباید به تریبونی برای تبلیغات حزبی یا ابزار منافع گروهی تبدیل شوند.
پیروز باد جنبش رهاییبخش کردستان به پیش بە سوی کردستانی آزاد، برابر و عادلانه زن، زندگی، آزادی
هیات اجرایی کومەلە زحمتکشان کردستان
۲۷ مرداد ۱۴۰۴
١٧ آگوست ٢٠٢٥

